کد مطلب:53778 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:259
[صفحه 70] زینب ضبط نموده كه احتمال زیاد وجود دارد مولف مزبور در نوشتن مطالب منابع قابل اطمینانی در دست نداشته است. او نوشت كه ام رومان در هنگام زایمان عایشه، وضع خطرناكی داشت و با مرگ دست به گریبان بود و این درد و رنج وقتی برای ابوبكر طاقت فرسا شد كه به او گفتند بین همسر زیبا و طفلی كه شكم مادر می باشد یكی را باید انتخاب كند. ابوبكر با این پیشنهاد مخالفت كرد و از خدیجه همسر محمد فرستاده ی خدا «ص» خواست كه بر بالین همسرش حاضر شود و با خرد و اندیشه ی خود نیرو و پایداری را به كانون خانواده ی ابوبكر بازگرداند. خدیجه با دریافت پیغام ابوبكر شتابان خود را به بالین ام رومان رساند و در كنار زائو ساعتی را گذراند و درباره ی وی دعا كرد. همین كه پاسی از شب گذشت ام رومان دختری به دنیا آورد، با چهره ای زیبا، با موهای سرخ حنائی، آن شب شبی از شب های سال چهارم بعثت رسول خدا «ص» بود كه نوزاد دیده به جهان گشود[1] . پدر، دختر را عایشه نام نهاد. او دوران شیرخوارگی را پشت سر گذاشت و كم كم رشد كرد تا این كه دختر بچه ای خوش اندام و درشت و زیبا گردید و تمام مزایایی كه یك زن باید داشته باشد در او جمع شد.
دوران طفولیت عایشه و رشدش در خانه ی پدر همراه با وقایع قابل اهمیتی نیست و در این دوره از زندگی وی تاریخ روشنی در دست نمی باشد، فقط كورت فریشلر آلمانی در كتاب عایشه بعد از پیغمبر، تولد عایشه را به صورت داستانی بیان كرده و نام مادر
صفحه 70.